فهرست
۱-معرفی و اطلاعات سهمی و کمی از زاینده رود. ۳
-۳تاریخچه اصفهان و زاینده رود (شکل گیری تمدن ، شهرسازی و ادامه آن در اصفهان مرتبط با زاینده رود): ۷
۴-نقش زاینده رود در سیما و منظر شهری.. ۹
۵-سابقه تاریخی زاینده رود و ساختار توزیع آب در این حوضه. ۱۰
۶- اختلالات حاصل از برهم زدن نظام بهره برداری حوضه زاینده رود: ۱۱
۷- بررسی مزایای مختلف زاینده رود و مضرات خشکی در مباحث اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی،روانشناسی و … ۱۲
۸-تاثیر تغییرات مرزی استان در مناطق سرشاخه های زاینده رود. ۱۴
۹-انتقال آب ،نقش سد و تونل.. ۱۷
۱۰-مصارف شهری ، فضای سبز ،صنعت و کشاورزی.. ۱۹
۱۲-تالاب گاوخونی ، مزایا و خشکی آن.. ۲۲
۱۳-بندهای رودخانه و مشکلات حریم و بستر. ۲۳
۱۴-عملیات عمرانی حاشیه ای زاینده رود. ۲۴
۱۵-پل ها و بناهای تاریخی مرتبط با زاینده رود-معرفی و آسیب شناسی.. ۲۵
۱۶-سازمان ها و نهادهای مرتبط ، برنامه و نقش آنها و نقد عملکرد. ۲۶
۱۸-قیاس با نمونه های جهانی.. ۲۸
۱-معرفی و اطلاعات سهمی و کمی از زاینده رود
در حال حاضر کل آب زاینده رود از ۴ منبع به شرح ذیل تامین می شود:
- رودخانه اصلی زاینده رود که از چشمه دیمه دامنه ی زردکوه
شهرستان کوهرنگ واقع در استان چهارمحال سرچشمه میگیرد.طول رودخانه از سرچشمه تا
انتها که تالاب گاوخونی میباشد حدود ۴۲۰ کیلومتر طول می باشد و بطور میانگین
سالانه 845 میلیون متر مکعب آب وارد سد
زاینده رود مینماید. و در طول مسیر آبراهه ها و چشمه سارها و زه آبها و برگشت و
نشت آبهای برداشت شده و بارشهای مناطق پائین دست نیز به آن اضافه میشود . در تکمیل
نظامنامه های مکتوب قبلی که شرح آن در بند ۳ خواهد رفت مرحوم علامه شیخ بهائی(ره)
در زمان صفویه مطابق سندی موسوم به طومار شیخ بهائی (ره)،آب رودخانه را بر اساس
میزان اراضی و استعداد مناطق در حوضه ی آبریز ، بلندی و گودی مناطق ، امکان انتقال
آب به روش ثقلی و بسیاری فاکتورهای دیگر، و با همکاری معتمدین مناطق و معمرین و
میرابها و مادی سالارها، به ۳۳ سهم در بلوک
های 7گانه لنجان(۶سهم)،النجان(۴
سهم)،ماربین(۴ سهم)جی(۶ سهم)،کرارج(۳ سهم)،براآن(۴ سهم) و رودشت (۶ سهم) تقسیم
نمود.در حال حاضر ،با تغییر مرز جغرافیایی شهرستان ها،بلوکات رودشت و براان
و کرارج و جی و قسمتی از ماربین
در شهرستان اصفهان و بخشی از بلوک
ماربین در شهرستان خمینی شهر و بلوکات
لنجان و النجان نیز در شهرستان های لنجان،مبارکه،فلاورجان و نجف آباد قرار
دارند.البته در ادوار بعد از زمان مرحوم شیخ بهایی و حاکمان بعدی، مادی ها و انهار و سهام های تحت عنوان
سهام نامعین و یا باغات و مجموعه های حکومتی و یا بیرون آبی نیز در هرکدام از بلوکات اضافه شده است که شرح آن در طومار
نگارش شده است. ضمن اینکه این تقسیم بندی مربوط به روستای آیدیغمش (مرز فعلی استان های
اصفهان و چهارمحال)تا تالاب گاوخونی می باشد و برای انهار بالادست
آیدیغمش تا سرچشمه زاینده رود محدودیتی قائل نشده است و بهره برداران این انهار به دلیل محدودیت اراضی
که تحت شرب داشتند و عملاً آب
برداشتی نیز پس از آبیاری مجدداً به زاینده رود برگشت
می شد، آزاد بودند که به میزان
مورد نیاز آب برداشت کنند. .علاوه بر تقسیم آب ، طراحی بسیار عملی و کارآئی
،جهت احداث شبکه مادیها و انهار آبرسانی انجام داده و بدون صرف انرژی و با احداث
بندهای متعدد بمنظور آبگیری انهار و مادیهای مذکور در مسیر ، آب رودخانه را به این
مناطق ارسال می نموده که سهم مشخص و مکتوب شده ی تک تک روستاها و مناطق
بطور کامل و بدون مشکل در بالادست و پائین دست تحویل میشده است. نکته اینکه در چند
دهه اخیر بیش از ۹۰% اراضی حوضه زاینده
رود از طریق شبکه های آبیاری نکوآباد و غرب و آبشار و مروان در شرق اصفهان آبیاری می شود و انهار سنتی این مناطق از انتفاع خارج شده است.
- ۱-۲) تونل اول کوهرنگ نیز که با مشارکت وسرمایه گذاری 33 سهم حق آبه دار زاینده رود احداث شد(شرح در بند ۳) حجم آبی معادل میانگین سالانه۲۹۳میلیون متر مکعب آب را از سرشاخه های کارون به زاینده رود منتقل می کند. .
- ۱-۳) تونل دوم کوهرنگ که با اعتبارات ملی و استانی احداث شده و حجم میانگینی سالانه معادل حدود۲۲۴ میلیون متر مکعب آب در سال از سرشاخه های کارون به حوضه ی زاینده رود انتقال میدهد.
- تونل های چشمه لنگان و خدنگستان که با اعتبارات ملی و استانی احداث شده و سالانه حجم آبی معادل متوسط ۱۳۰ میلیون متر مکعب آب از سرشاخه های رودخانه دز واقع در مناطق فریدونشهر در غرب استان اصفهان وارد حوضه ی زاینده رود مینماید.
بنابر این رودخانه اصلی و تونل اول که جمعا بطور متوسط حدود۱۱۳۸میلیون متر مکعب آب در سال تولید میکنند،(منهای ۳سهم از ۳۳ سهم تونل کوهرنگ)متعلق به حق آبه داران است و در مالکیت و اختیار دولت نیست که در مواد ۱۸، ۱۹، ۲۰ ،۲۱ ،۴۴ ،۴۸ قانون توزیع عادلانه آب و ماده واحده قانون تشویق سرمایه گذاری در طرح های آب کشور(به شماره ۲۲۵۴-ق ۱۳۸۰)، و همچنین نظر فقهای محترم شورای محترم نگهبان که در سال ۱۳۶۱ همزمان با تصویب قانون توزیع عادلانه آب،اعلام شد و نظرات شرعی مراجع متعدد و احکام زیادی که توسط محاکم قضایی صادر شده است،تماماً حقوق مالکیتی حقابه دار را بوضوح معین نموده است ، بنابراین فقط آب استحصالی از تونل دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان سه سهم از تونل اول کوهرنگ که میانگین حجمی سالانه معادل حدود ۳۸۴میلیون متر مکعب در سال میباشد متعلق به دولت بوده و وزارت نیرو اجازه داشته و دارد که تخصیص جدید بدهد و چنانچه پیش فروش هم داشته باشد، الزاماً باید از محل طرح های در دست احداث مانند تونل سوم کوهرنگ بهشت آباد و …باشد .البته این تخصیص ها و اجرای طرح هاو پروژه ها نیز باید به گونه ای باشد که مطابق ماده ۴۴ قانون توزیع عادلانه،بواسطه ی آن، آب رودخانه ، قنوات و چاههای متعلق به حقابه دار نقصان نیافته و یا خشک نشود .(مصوبات جلسه سیزدهم شورای عالی آب و جلسه چهارم شورای هماهنگی زاینده رود –تابلو منابع و مصارف)
۲-دلایل خشکی زاینده رود
خشکی زاینده رود ،دلائل متعددی دارد :
الف- کمی بارش نزولات آسمانی در بعضی سال های اخیر نسبت به میانگین بلند مدت .
ب- برداشتهای بی رویه و غیر قابل کنترل در مناطق بالادست رودخانه(استانهای اصفهان و چهارمحال و یزد).
ج- تخصیص های بیش از حد آب توسط وزارت نیرو که بمراتب زیادتر از آب استحصالی از تونل دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و ذخیره سد زاینده رود بوده است .مطابق تابلو منابع و مصارف حوضه زاینده رود مصوب جلسه چهارم شورای هماهنگی زاینده رود،وزارت نیرو از سال 1349 که سد زاینده رود آبگیری شده است، در ازاء ۳۸۴ میلیون متر مکعب آب که از طریق تونل های دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان و ۳ سهم از ۳۳ سهم تونل اول کوهرنگ وارد حوضه زاینده رود نموده است معادل ۱۹۷۶ میلیون متر مکعب تخصیص و بارگذاری جدید در حوضه زاینده رود داشته است.۷۲۵ میلیون متر مکعب قبل از سال ۱۳۶۱تحت عنوان سهم آبه ها(۶۵۵ میلیون متر مکعب توسعه کشاورزی اصفهان و 40 میلیون متر مکعب صنعت اصفهان و ۳۰ میلیون متر مکعب شرب اصفهان)و ۱۲۵۱ میلیون متر مکعب بعد از سال ۱۳۶۱ تحت عنوان حق اشتراکی ها(۴۰۴ میلیون متر مکعبشرب اصفهان بزرگ-۴۹ میلیون متر مکعب شرب کاشان-۹۸ میلیون متر مکعب شرب و صنعت یزد-۲۳۷ میلیون متر مکعب باغات و شرب استان چهارمحال-۱۶۰ میلیون متر مکعب صنعت اصفهان-۳۰۳ میلیون متر مکعب اشتراکی های اصفهان)
د-میزان برداشت آب بصورت پمپاژ ، بیشتر توسط بهره بردار مدیریت میشود تا سازمانهای آب منطقه ای. فلذا عدم نظارت کافی و یا قابلیت کنترل پمپاژها باعث برداشت بیش از حد مجاز در پروانه ها میباشد .
هـ-وقتی آب بوسیله پمپاژ در ارتفاعات به خارج از حوضه زاینده رود انتقال داده میشود ، بعد از مصرف امکان برگشت به حوضه زاینده رود از طریق شیب ثقلی زیرزمینی و روزمینی را ندارد فلذا انتقال آب به خارج از حوضه زاینده رود نیز از دیگر دلایل است .
تذکر ۱: آبی که یکبار با صرف سرمایه های کلان از حوضه ی دیگری به حوضه ی زاینده رود منتقل شده،بسیار غیر کارشناسانه و دور از عقل و منطقو برخلاف ضوابط سازمان بین المللی یونسکو هست که مجددا از این حوضه خارج شود،آنهم با صرف هزینه مجدد و دائم.
تذکر۲ : در هیچ کجای دنیا برداشت آب بوسیله پمپاژ بصورت مستقیم از روذخانه متعارف نیست چون علاوه بر ایجاد مشکلات فوق الذکر ازاین قبیل ،کلاً صرف انرژی و هزینه دائمی و تعمیرات و تجهیزات فراوان ومحدودیتهای فنی برای زراعت و باغبانی در ارتفاعات و بسیاری مشکلات دیگر، این کار را منسوخ نموده است .
و-توسعه بی رویه کشاورزی ،شهرنشینی ، صنعت و غیره که خارج از ظرفیت آب زاینده رود بوده و بارگزاری بسیار زیادتر از آب موجود را بر زاینده رود باعث شده است .
ز-تضییع زیاد آب در شبکه های آبرسانی شهرها بویژه اصفهان و….
ح – از بین بردن مدیریت واحد و یکپارچه حوضه ای رودخانه زاینده رود و ایجاد امکان تصمیم گیری برای تخصیص و مدیریت توزیع آب یک رودخانه در چند استان.
-۳تاریخچه اصفهان و زاینده رود (شکل گیری تمدن ، شهرسازی و ادامه آن در اصفهان مرتبط با زاینده رود):
تاریخچه اصفهان و زاینده رود را بیشتر متخصصان ، مورخان و مردم میدانند ولی همینقدر بگوئیم دورترین سابقه ای که بنده میدانم و در نوشته ها آمده است به نیمه دوم هزاره چهارم قبل از میلاد بر میگردد که کشاورزی و حیات در جلگه زاینده رود و اصفهان جریان داشته است. بعد از آن در زمان هخامنشیان و بعد در زمان کسری اردشیر بابکان(حدود ۱۷۰۰ سال پیش) که اولین نظام نامه زاینده رود تنظیم شده است در طول تاریخ فوق الذکر نظام نامه هائی برای رودخانه زاینده رود نوشته شده که مکمل یکدیگر بوده و سعی شده نظم حاکم بر این رودخانه زاینده رود مخدوش نشده و آسیبی به تمدن و حیات و آبادانی و حقوق مردم این دیار وارد نشود.ونظمی که در 4 قرن اخیر برای زاینده رود و مالکیت آب و اراضی آن مرقوم شد و در این قرون اصفهان را به اوج پیشرفت و شهرت در تمامی زمینه های تمدن و علم و صنعت و هنر و کشاورزی و غیره رسانید، نظامنامه ای موسوم به طومار شیخ بهائی توسط مرحوم علامه بهاالدین عاملی(شیخ بهائی) در زمان صفویه بوده که به سال ۹۲۳ ه ق آب زاینده رود را به ۳۳ سهم بین حق آبه داران مناطق ۷ گانه ی اصفهان با شرح مرقوم در بند ۱ تقسیم نمود.
درطول قرون متمادی با وجود حوادث فراوان ،زنده رود همچنان به زندگی بخشی خود در خطه اصفهان و فلات مرکزی ایران ادامه داده است و عظمت اصفهان در زمینه هنر ، صنعت ، کشاورزی ،فرهنگ و ….که موجبات شهرت جهانی آن شده است، تماماً بواسطه این نعمت بی نظیر بوده است.
وجود مناره ها در شرق اصفهان مانند زیار ، گار ، برسیان و مساجد قدیمی از هزاره های قبل مانند ورزنه ، دشتی ، برسیان ، اندلان ، ازیران و بسیاری از قلاع،برجها،آب انبارها،بندها،کاروانسراها و… همگی، اسناد تاریخی و موجود این تمدن ریشه دار و با سابقه هست.
از افتخارات اصفهان و زاینده رود همین بس که یکی از چند رودخانه بزرگ جهان است که دارای نظام نامه قدیمی هستند،. در زمان حمله اسکندر مقدونی و بعد در زمان ساسانیان و حمله اعراب، در زمان تیموریان ، افغان ها ،صفویان ، زندیان ، قاجار و … در تمامی حملات وملال های تاریخی که به ایران و اصفهان وارد شده،”زنده رود همچنان زنده مانده و به اصفهان حیات بخشیده است” به گونه ای که علیرغم تمامی ناملایمات تاریخی که حتی در مقاطعی از تاریخ بوده که بیشتر مردم اصفهان سربریده شدند ولی اصفهان امروزی با تمامی شهرت و اقتدار خود را به میراث گذاشته است .
میرخان از نزدیکان تیمور در کتاب سریع الطیف می گوید:در اصفهان همه را سر بریدند و تنها زنده ی شهر، زنده رود بود.
در هنگامه ی تیمور که همه در اصفهان مردند،آن که زنده ماند، زنده رود بود.و باقی ماند که ما امروز زندگی کنیم.اینک ما زنده ایم و زنده رود مرده است.پس با دل می شتابیم تا جان خویش را مایه ی حیات دوباره ی زنده رود کنیم.
۴-نقش زاینده رود در سیما و منظر شهری
اگر اصفهان بدون زاینده رود را لحظه ای در ذهن خود مجسم کنیم،(مشابه آنچه در این سالها شاهد هستیم)شهری کاملاً کویری ، خالی از باغات ، گرم و سوزان ، با بادها و گرد و غبارهای فراوان ، فاقد زیبائی و سرسبزی ، بی نام و بدون شهرت ، بدون صنعت و محروم از هنرمندان شهره ، فاقد گنبدهای فیروزه ای ،فارغ از آثار هنری خلاق آن ، عاری از مردم دانشمند وشجاع و بسیاری از کمالات و محاسن و مزایای فعلی ،متبادر خواهد شد.که امثال آن در نزدیکی خود اصفهان نیز وجود دارد. اگر اصفهان زیباست و سرشار از محاسنی که آرزوی هر سیاح و جهانگردی است که برای یکبار هم که شده در طول عمر خود اصفهان را ببیند، به خاطر وجود زاینده رود است. اگر یکی از نشانه های ایران باستان و ایران فعلی در جهان ، که ایران را به آن نام میشناسند ، اصفهان است ،بدلیل وجود زاینده رود است وسابقه تاریخی و آب جاری این شهراست .
ابودلف جهانگرد عرب(۳۸۵-۳۰۱ ه ق)می نویسد:اصفهان دارای هوای صاف و خالی از حشرات است.بدن مردگان آنجا در خاک نمیپوسد و بوی گوشت در آن تغییر نمیکند.هر گاه یک دیگ غذا بعد از یک ماه پخت و پز به همان حال وا بماند،تغییری در آن روی نمیدهد.!!!
تاورنیه ی سیاح می گوید: از هر طرف که به طرف اصفهان می رفتیم اول مناره های مساجد و بعد درختان و خانه ها نمودار میشدند،به طوری که از دور اصفهان به جنگل بیشتر شباهت دارد تا به شهر.
هولستر جهانگردنقل می کند:اگر از سمت جنوب به اصفهان می نگریستیم،گوئی که شهر در میان باغ بزرگی قرار داشت و رودخانه از غرب به شرق مانند یک رشته ی سیمین از وسط آن میگذشت.
ناصر خسرو قرن ۵ ه ق گفته است :در همه ی سرزمین پارسی گویان،شهری جامع تر و نیکو تر از اصفهان ندیدم.
۵-سابقه تاریخی زاینده رود و ساختار توزیع آب در این حوضه
در خصوص سابقه نظام بهره برداری زاینده رود اگر جویا شویم ،بر میخوریم به:
- ۱- نظامنامه زمان اردشیر بابکان ،
- ۲- (طومار شیخ بهائی در سال ۹۲۳ه ق)
- ۳- قانون انتقال آب کوهرنگ به رودخانه زاینده رود مصوب سال ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی
- ۴- تصویبنامه ۴۳۲۲ مورخ۵/۳/۱۳۳۳هیات وزیران در خصوص نحوه تخصیص و تقسیم و توزیع آب رودخانه و تونل اول کوهرنگ.
که تماماً تقسیم های درستی با برنامه های کاربردی نسبتاً کامل میباشند.و ضمن تقسیم آب بین مالکین و حقابه بران به 33 سهم بلوکات 7 گانه ،طراحی بی نظیر شبکه های آبرسانی ،علیرغم خاکی بودن مادیها وبدلیل انتخاب صحیح محل سردهانه های انهار در مسیر و داشتن شیب مناسب انهار و انشعاب مادیها از رودخانه،آب رودخانه و مادی ها با کمترین هدر رفتی به محل مصرف میرسیده ودر عین حال مخازن و سفره های زیرزمینی را نیز به گونه ای تغذیه مینموده است که در فصول گرم سال که آب جاری از رودخانه کمتر بوده است، ذخایر غنی زیرزمینی باعث میشده که آب قنوات و چاهها در اختیار کشاورزان باشد و جای فخر و مباهات است که این خطه چنین دانشمندانی و میرابها و مادی سالاران و معتمدینی را در تمامی اعصار داشته تا اینگونه خلاقیتها را از خود بروز داده اند که هم مشکل این مناطق را حل نموده و هم اقدامشان الگوئی برای بسیاری از نقاط دنیا شده است و مهمتر اینکه هم اکنون هر میزان از شبکه های جدید کانال های بتونی که به تبعیت از این شبکه ها انجام شده است مشکل نداشته ولی هرکدام که خارج از این قاعده انجام گرفته با مشکل فنی و پرت آب مواجه شده است .
۶- اختلالات حاصل از برهم زدن نظام بهره برداری حوضه زاینده رود:
اختلالاتی که به نظام بهره برداری از رودخانه وارد شده است :
- توسعه بی رویه در دشت های فراوان برای زراعت و باغبانی و…
- ۲- برهم زدن شیوه تقسیم آب که مغایر با نظام و شبکه اصلی بوده که پایداری را از تمامی بخش های کشاورزی وشهری و غیره گرفته است.
- دخالتهای زیاد در نظم طبیعی زاینده رود که بایستی آب آن در این حوضه آبریز میماند و خارج نمیشد.
- تخصیص بیش از حد آب برای صنعت و خدمات شهری که یا کلا برگشت پذیر نیست و یا بقدری با انواع مواد شیمیائی مخلوط و آلوده میشود که قابل استفاده جایگزینی برای آب زاینده رود نیست.
- برداشتهای بی رویه و زیاد ازحد از چاهها و قنوات و چشمه سارها و تخلیه ی منابع زیرزمینی و آبخوان های جلگه ی زاینده رود.
- پمپاژهای بالادست و خروج آب از حوضه ی زاینده رود.
به دلائل فوق و بسیاری دلائل دیگر آب زاینده رود نمیتواند پاسخگوی تمامی این برداشتها و نیازها باشد و چونکه این رود خانه هم ظرفیت محدودی دارد.بنابر این شاهدیم که اکوسیستم ، زندگی مردم ، کشاورزی ،صنعت ،خدمات و غیره در بالادست و پائین دست همه با مشکل مواجه شده اند..
7- بررسی مزایای مختلف زاینده رود و مضرات خشکی در مباحث اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی،روانشناسی و …
زاینده رود همانگونه که از نامش پیداست علاوه بر آب استحصالی از سرچشمه ها و تونل ها ، خود نیز بدلیل برگشت مجدد آب مصرفی به داخل رودخانه ، زایش های فراوانی داشته است ، فلذا هر میزان آب که از بالادست وارد زاینده رود میشده ، با محاسبه کاربری چرخشی و گردشی دوباره و بعضا سه باره آب، هنگام برگشت به رودخانه و همچنین تزریق آب به چاهها و قنوات که از عمق کمی برخوردارند و استحصال مجدد آن از چاهها و قنوات ، به جرات میتوان گفت برخلاف آنچه بعضی با غرض میگویند ،راندمان آب در حوضه زاینده رود اصفهان پائین است ،در بعضی از مناطق این حوضه راندمان آب از ۱۰۰%هم بیشتر است.
از مضرات خشکی زاینده رود:
- ۱- از دست رفتن مشاغل مستقیم و غیر مستقیم زیاد در بخش کشاورزی و دامداری و گلخانه ،صنعت و غیره میباشد،
- ۲- مهاجرتهای بی رویه کشاورزان و حقابه بران که هم برای مهاجر و هم برای محلی که از آنجا مهاجرت صورت میگیرد، و هم برای محل یا شهرهائی که به آنجا مهاجرت میشودو.. مشکل آفرین شده است.
- بزه کاریهائی که از عوارض بیکاری و خشک شدن اراضی است. مانندسرقت کلاهبرداریها، نزاعها و…
- خمودگی و دل مردگی و افسردگی مردم
- ۵- گردو غبار و بیماریهای فراوان بدلیل عدم کشت و عدم تولید اکسیژن و طراوت حاصل از وجود اشجار و زراعت
- کاهش درآمد و تاثیر مستقیم زندگی و معاش بر تولیدکنندگان و متعاقب آن برای تجار ،و بازاریان و مشاغل خدماتی و غیره
- ترک تحصیلها و تاثیر منفی فرهنگی و تخصصی
- طلاق ها و تاخیر در ازدواجهاو…
- ۹- فروشهای ارزان و یا تغییر کاربری اراضی و ترک مشاغل ،
- مرگ های خاموش و پیری های زودرس و عارضه های منفی فراوان بر سلامت مردم ،
- عدم مقابله با آلاینده های صنعتی و غیره ،
- عدم انگیزه و علاقه برای نسل جوان بمنظور ورود به بخش های کشاورزی و دامی و به طبع آن ازبین رفتن نسل کشاورزان خبره که شهرت کشوری و بعضا جهانی دارند
- کم انگیزه شدن جوانان نسبت به مسائل فرهنگی، و دوری از فرامین مذهبی و غیره بواسطه مشاهده بی عدالتی ها و بی قانونی ها
- قانون گریزی و شکستن قبح قانون شکنی بدلیل مشاهده واگزاری غیر قانونی حقابه های مردم توسط دولت.
و ناگفته های بسیار دیگر ..
8-تاثیر تغییرات مرزی استان در مناطق سرشاخه های زاینده رود
- معمول است در کل دنیا ، که خطوط مرزی بین مناطق را خط الراس و ارتفاعات آن مناطق، انتخاب میکنند که حتی المقدور تداخل منافع و تردد مردم و امورات جاری بین دو منطقه به حداقل برسد وقابل کنترل باشد. به همین دلیل خط مرزی بین دو استان اصفهان و چهار محال در سمت چادگان ، رشته کوههای شیدا در ضلع جنوبی سد زاینده رودکه خط الراس آن منطقه میباشد ، انتخاب شده بود و تا آن زمان که مرز دو استان آنجا بود ، هیچگونه مشکلی در این زمینه میان دو استان نبود، لیکن استان بالادست (چهارمحال) با پیگیریهایی که کرد تا کنون موفق شده طی چهار مرحله خط مرزی را تغییر دهد با این هدف که بر عکس تمام اصول کارشناسی ،علمی ، تاریخی ، تجربی و منطقی ،خط مرزی را به خط القعر دریاچه زاینده رود تغییر دهد و همه عقلا و دانشمندان بی غرض تاکید میکنند که اشتباه است ولی متاسفانه اینکار با هدف سیاسی و رسیدن به مدیریت سد زاینده رود و برداشت آب به میزان دلخواه می باشد که توسط مدیران و بهره برداران استان بالادست پیگیری شده و می شود و متاسفانه مقامات وزارت کشور نیز تسلیم این سیاسی کاری های شده اند.
- نظر به اینکه مدیریت آب استانها در سال ۱۳۸۳با تصویب قانون تبدیل ادارات کل امور آب منطقه ای به شرکت های سهامی آب منطقه ای استان ها مستقل شد و سازمان های آب منطقه ای استان ها تبدیل به شرکت شدند و شرکت های آب استانها مجاز شدند که درآمدشان را در منطقه خودشان هزینه کنند ،استان بالادست میخواهد با در اختیار گرفتن مدیریت سد، آزادی عمل بیشتری در فروش آب ،آنهم به هرکس که قیمت بیشتری میخرد را انجام دهد و الا هیچکدام از برداشتهای آب در بالادست (با این همه مشکل انتقال آب) به ارتفاعات و صرف هزینه های گزاف و انرژی و غیره بویژه که یارانه ها حذف شد و یا خواهد شد، اقتصادی نبوده و درتوان مردم عادی نیست مگر اینکه عده ای با هدف تصرف اراضی ملی و ایجاد باغات سبز و بستر مناسب برای ویلاسازی و ساخت وساز، بنام مردم محروم با این قیمت های گزاف آب را خریداری و با آن تجارت کنند.کما اینکه برای بخش زیادی از آنها همین اتفاق افتاده و خرید و فروش و دلال بازی باغات و اراضی مذکور رواج یافته است.
- چنین کاری به مردم پائین دست اصفهان آسیب میرساند ولی درآمدی واقعی برای متصرفین بالادست و چهارمحال ایجاد نمیکند و مردم بیشتر بهانه و وجه المصالحه هستند .برای اثبات این موضوع می توان به آمار خسارت های پرداختی توسط صندوق بیمه محصولات کشاورزی و نتایج حاصل از همایش علمی که در دانشگاه شهرکرد برگزار شد و توسعه باغات در آن مناطق را غیر علمی و غیر اقتصادی و غیرکارشناسی اعلام نمود،مراجعه کرد.
- کشاورزان اصفهان از تغییر این خط مرزی نگران هستند چون قریب ۷۵% آب آن متعلق به حقابه داراست که تمام حیات آنها وابسته به این آب است و بقیه نیز برای مصارف شرب و صنعت و خدمات وگسترش بخش کشاورزی واگذار شد.
- اصفهان و بویژه حقابه دار بابت تغییر مرزی نگران است چون میداند این تغییر مرزی ختم به انتقال مدیریت سد زاینده رود به استان بالادست میشود و در حال که مدیریت سد و تخصیص و توزیع آب با خود اصفهان بوده است، وضعیت حقابه داران و سایر آبگیران به این شکل است، پس وقتی با استان بالادست که با این ذهنیت و تفکر که کاملاً با بسیاری از موازین قانون و شرع و منطق مغایر است، بیافتد ،چه خواهد شد ؟
- این استان از تغییر مرز نگران است چون هم اکنون آب شرب بالغ بر ۵ میلیون نفر از این رودخانه تامین میشود وبا طرح های آبرسانی که پیش بینی شده است قرار است بزودی ۶ میلیون نفر از این آب استفاده کنند.
- مانگرانیم چون اگر شهرک تفریحی دیگری مانند آن مورد که توسط خود اصفهان در چادگان ساخته شد آب زیادی برداشت می کند و آلودگیهای زیادی را به سد دریاچه وارد میکند، ساخته شود، قطعاً این آلودگی مضاعف خواهد شد.
متاسفم که بگویم با وجود اینکه :
تذکر۱: در اوامر موکد مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۱خطاب به ستاد فرماندهی کل قوا آمده است احداث هرگونه مراکز تفریحی و آموزشی در حاشیه و داخل سدها و منابع آب شرب مردم حتی برای مسائل آموزشی و نظامی و انتظامی ممنوع است .
تذکر ۲:همچنین در ماده ۴ آئین نامه جلوگیری از آلودگی آب مصوب ۱۸/۲/۷۳هیئت وزیران آمده است،هرعمل که موجبات آلودگی آب را فراهم نماید ممنوع است .
مع الاسف علیرغم سرایت مستقیم و غیر مستقیم بسیاری از فاضلابها در بالادست و پائین دست رودخانه ، متاسفانه همچنان اصرار هست که شهرک جدید شیدا تاسیس شود و تاسف بارتر اینکه تحت عنوان طرح ملی و بامصوبه هیئت دولت در استان بالادست این کار صورت می پذیرد .که مغایر با مصوبه قبلی هیئت دولت و اوامر مقام رهبری است.
- ۸- ما نگرانیم چون حد یقف یا مرز توقفی برای پایان این اشتباهات و برگرداندن مسیر اجرا به سمت صحیح و اصلاح نمی بینیم و بالعکس اصرار بر ادامه اشتباهات وجود دارد .
- ما نگرانیم چون مطابق تبصره ۳ ماده ۲ قانون توزیع عادلانه آب آمده است که “احداث هرگونه مستحدثاتی در حریم و یابستر رودخانه ها و دریاچه ها اعم از طبیعی و یا مخزنی ،ممنوع است و مسئولیت آن با وزارت نیرو میباشد. ولی متاسفانه هیچ اقدامی نمیشود علیرغم اینکه مطابق تبصره ۴ همان ماده (۲) همین قانون ،وزارت نیرو مکلف است پس از اخطار قانونی به خاطی و عدم توجه احتمالی توسط مشارالیه ، نسبت به تخلیه و قلع آن اقدام کند ولی شاهد اقدام آنچنانی از طرف دستگاه موصوف نیستیم و تعارض ها و تجاوزها به حریم و بستر رودخانه روزافزون است.
- ما نگرانیم چون میدانیم مطابق ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب ، آلوده ساختن آبها ممنوع است و مسئولیت پیشگیری و ممانعت و جلوگیری از آلودگی منابع آب به سازمان حفاظت محیط زیست محول شده است ، اما متاسفانه خبری از اقدام سازمان مذکور نیست و هرشخص حقیقی یا حقوقی ، دولتی یا خصوصی همچنان انواع فاضلاب ها و آلاینده ها را وارد زاینده رود مینماید .
- ما ناراحتیم از اینکه میدانیم بر اساس مواد ۳۱ و ۵۰ قانون توزیع عادلانه آب ، نیروهای انتظامی مکلفند، دستورات کارشناسان و مسئولین وزارت های جهاد کشاورزی و نیرو را در اجرای این قانون عملی نمایند و دادگاه ها نیز مکلفند به فوریت و خارج از نوبت به اختلافات در این مورد رسیدگی کنند، ولی متاسفانه در عمل یا اقدامی کافی نیست و یا هر چه هست عکس این قوانین است.
- ۱۲- ،ما نگرانیم، چون جابجایی خط مرزی دو استاناز خط الراس کوهای شیدا به در خط القعر دریاچه سدی که بیش از 94% آب آن مصرف استان پائین دست را تامین میکند، در کل دنیا منحصر به فرد بوده وحتما باید در کتاب رکوردهای گینس نوشته شود.؟!
- نهایتاً اینکه تغییر خط مرزی با هدف سیاسی و زیاده خواهی ،این بی قانونی ها را تشدید خواهد کرد .
۹-انتقال آب ،نقش سد و تونل
بسیار اتفاق می افتد در یک کشور ،مناطقی هستند که بارندگی زیاد دارند، ولی امکان مصرف تمام آن آب در آن مناطق نیست .فلذا آن میزان آب مازاد را به گونه ای که ملاحظه محیط زیست و پایداری حوضه مبدا و جلوگیری از زیان حقابه بران حوضه مبدا باشد را به مناطقی که مورد استفاده دارد و وجود اراضی حاصلخیز، نیروهای کارآمد ،نیاز بالا بدلیل وجود جمعیت انبوه و مهاجر و بسیاری دلائل دیگر ،که هم نیاز آن مناطق را تامین کند و هم کمک به تولید ملی بنماید، آب را از یک حوضه به حوضه دیگر منتقل میکنند .
احداث تونل،یکی از راه های انتقال است و با عنایت به اینکه بیش از یازده میلیارد مترمکعب بارش سالانه در استان چهارمحال وجود دارد، از هزاران سال قبل حدود یک میلیارد متر مکعب آب آن به سمت اصفهان جاری میشد که به سوابق آن اشاره شد. و مابقی ،آنچه که در استان چهارمحال استفاده نمی شده است به سمت استان خوزستان و مازاد آن به خلیج فارس وارد میشد .و پس از بررسی فراوان و وجود عوامل صدرالذکر در استان اصفهان با احداث تونلهای اول و دوم کوهرنگ،چشمه لنگان و خدنگستان، بخشی از آب آن حوضه ( قریب۵۱۵ میلیون متر مکعب در سال) به سمت استان اصفهان منتقل شده و وارد حوضه زاینده رود میگردد. یادآور میشود تونل های چشمه لنگان و خدنگستان، آب را از مناطق فریدونشهر که از توابع خود استان اصفهان هستند، وارد حوضه زاینده رود نموده که البته حجم بسیار زیادی تری از بارش های مناطق فریدونشهر اصفهان به سمت خوزستان می رود،از طرفی مقدار زیادی آب از مناطق سمیرم و فریدونشهر از توابع اصفهان از طریق رودخانه های ماربر و آب ملخ و آبراهه های کوچک و بزرگ دیگر از اصفهان خارج و به سمت خوزستان میرود که حجم آن از آنچه توسط تونل ها وارد حوضه زاینده رود میشود بمراتب بیشتر است .
یادآور میشود از آنجا که بارش ها عمدتاً در زمستان و اوایل بهار بوده و میباشد، لذا در زمانیکه سد وجود نداشت بسیاری از این آبها زمانی در رودخانه جاری میشد که نیاز آنچنانی به آن آب نبود، لذا بخشی از آن آب در ذخایر زیرزمینی تزریق می شده، در فصول بعدی و برای کشت های بعدی از طریق چاهها و قنوات استفاده میشد و بخشی نیز وارد تالاب گاوخونی و محیط های دیگر میشد و این کار یک نظم طبیعی و اکوسیستمی را ایجاد کرده بود و تالاب گاوخونی را تغذیه میکرد. به دلیل افزایش نیاز آب برای شرب و توسعه صنعت و خدمات و کشاورزی غیره با هدف ذخیره نمودن آب ، احداث سد در دستور کار قرارگرفت متاسفانه با اجرای سد زاینده رود بسیاری از آبهایی که نقش خود را در طبیعت داشتند در پشت سد ذخیره کردند و توهم فراوانی آب بوجود آوردند. در صورتیکه میتوانستند با احداث سد بخش کمی از آب را که در سالهای پر باران مازاد داشتیم را برای تنظیم سالهای کم بارش و خشکسالی ذخیره نمایند نه اینکه به هر میزان که ذخیره کردند ، مصارف جدید ایجاد نمودند و توسعه همه جانبه دادند بنابر این برای موارد طبیعی که طی قرون و هزاره های قبل از آن تنظیم شده بود آب جاری نشد و به همین دلیل بهره برداران قبلی (حقابه داران)ذخائر زیرزمینی را جایگزین کردند که آنهم به دلیل محدودیت و توسعه خارج از ظرفیت پس از مدتی پایان یافت و وضعیت فعلی ایجاد گردید.با اینکار توسعه بی رویه و تخصیص ها و بارگزاری خارج از ظرفیت آب حوضه جایگزین رسالت اصلی سد که بیشتر تنظیم آب و جلوگیری از آثار خسارت بار خشکسالی در سالهای کم بارش بود ، گردید.
و عواملی از قبیل :
-اختصاص زیاد آب به متقاضیان مختلف و عدم برگشت آن به رودخانه
-توسعه زیاد شهری و صنعتی و خدماتی و غیره
-پمپاژهای بی رویه به ارتفاعات دوردست رودخانه و خروج آب از حوضه زاینده رود
– عدم رها سازی آب در رودخانه به گونه ای که از آن بین چاهها و قنوات را به شیوه درست و متعارف تغذیه نکرد .
-انتقال آب از حوضه زاینده رود به دیگر شهرها و استان ها و بسیاری از عوامل دیگر موارد مرقوم در بند ۶٫
باعث شدند که هیچ تناسبی بین میزان بارش نزولات و انتقال آب پشت سد زاینده رود با میزان برداشت ها وتخصیص و توزیع به لحاظ حجمی و زمانی وجود نداشته و الان با این مشکل های حاد مواجه باشیم.
۱۰-مصارف شهری ، فضای سبز ،صنعت و کشاورزی
- مصارف شهری بسیار بالاست.
- شبکه های آبرسانی نیز بدلیل فرسودگی ، حجم قابل ملاحظه ای آب را ازبین میبرد. آن هم آبی که با صرف هزینه های بالا تصفیه میشود. همچنین برداشت های غیر مجاز بسیاری که از شبکه آبرسانی شرب شهری و روستایی میشود.
- بدتر از همه اینکه آب مصرفی برای تمام بخش های مصارف شهری از قبیل آشامیدنی ، پخت و پز ، لباسشوئی، ظرفشوئی ، دستشوئی ، باغچه و فضای سبز منازل ، ساختمان سازی ، بسیاری از کارگاهها و کارخانه های صنعتی و خدمات شهری و…تماماً تصفیه شده هست. در صورتی که میتوان با جداسازی آنها از همدیگر ، میزان مصرف را پایین آورد.هزینه تصفیه را کمتر نمود و راندمان مصرف را نیز بالا برد.
- الگوی فضای سبز درتمامی شهرهائی که از حوضه آبریز زاینده رود برداشت آب دارند، مناسب نیست. چون ما در منطقه کم آب و خشک هستیم فلذا کشت بعضی از گیاهان مانند چمن ، گلهای علوفه ای با نیاز آبی بالا به عنوان فضای سبز که عمده ی آب و بعضاً تا بالای ۸۰% آنرا تبخیر مینمایدو دور آبیاری کوتاه مدت به شیوه ای که در حال حاضر انجام می شود به مصلحت نیست
- صنعت نیزعلاوه بر اینکه رشد روزافزون و توسعه داشته واز آبهای جاری و زیرزمینی و قنوات، بیش از پیش استفاده میکند متاسفانه درحالیکه میشود با انجام هزینه های لازم و احداث تاسیسات تصفیه ای و گردش مجدد آب در سیستم کارخانجات، و یا ایجاد سازوکار جایگزینی استفاده از آب با روشهای جدید برای تاسیسات خنک کننده و یا سایر موارد نیاز آنها ،مصرف را کم نموده و راندمان را بالا برد، اینکار صورت نمیگیرد بلکه بالعکس آن مختصر پس مانده آبی هم که قبلاً توسط کارخانجات بزرگ پس از استفاده در سیستم های خنک کننده به رودخانه بر می گشت ،صرف کشاورزی و یا احداث باغات و فضای سبز اطراف کارخانجات شده و مشکل ساز شده است .
- در بخش کشاورزی یکبار در سال ۱۳۴۳ بدلیل انجام اصلاحات اراضی و یکبار در اوائل انقلاب که بسیاری زمینهای بزرگ و یکپارچه قطعه قطعه شد و همچنین واگذاریهای اراضی که توسط دوائر مربوطه بصورت قطعات کوچک صورت گرفته و میگیرد و قانون ارث هم که اجازه تقسیم و تفکیک اراضی را داده و بدتر از همه ، تبدیل اراضی کشاورزی به غیر کشاورزی و باغ سازی و ویلاسازی و غیره…و از طرف دیگر بی برنامگی درتحویل آب به کشاورزان و خشک و کم آب و بد آب شدن چاهها و قنوات، امکان و انگیزه سرمایه گذاری در سیستم های آبیاری هدایت شده و یا استفاده از ماشین آلات بسیار پیشرفته لیزری برای تسطیح و عمل آوری اراضی به گونه ای که مصرف آب به حداقل برسد را کم نموده و هزینه آن را بالا برده است. بنابراین همین ها باعث شده که میزان مصرف در کشاورزی نیز معقول نباشد که البته در این مقوله صحبت های بسیار وسیعی جای طرح دارد
۱۱-آلودگی کیفی رودخانه
گود بودن رودخانه زاینده رود به خودی خود چه از طریق جاری شدن فاضلاب و آبهای آلوده به طرف رودخانه و یا نشت فاضلابها و آبهای آلوده به مواد شیمیائی که بخاطر انتقال آب به ارتفاعات و برگشت بخشی ازآن صورت میگیرد و بدتر از همه احداث مجتمع های تفریحی ومسکونی که در نزدیکی رودخانه در طول مسیر وجود دارد و بعضاً لوله مستقیم انتقال فاضلاب به رودخانه را مشاهده می کنیم و عدم جریان آب مناسب و مکفی در رودخانه،آن را آلوده کرده است .و علیرغم صراحت قانون در ممنوعیت این کارها و روشن بودن وظائف دستگاههای مسئول، مع الاسف شاهد گسترش آن هستیم.
۱۲-تالاب گاوخونی ، مزایا و خشکی آن
تالاب گاوخونی که از سرمایه های ارزشمند و آثار ملی ایران میباشد و درزمانهائی که حقابه خود را دریافت می نمود، بخودی خود یک اکوسیستم کامل و زیستگاه بسیار مناسبی برای انواع وحوش و پرندگان و دیگر جانداران و نباتات بود و سالانه میزبان صدها هزار از انواع پرندگان زیبا و مهاجر بوده که آرزوی هر علاقمند به محیط زیست در ایران و جهان بوده و هست که حداقل یکبار بتواند از این اثر جاودانه و زیبا دیدن کند ،ضمن اینکه وجود این تالاب نقش بسیار تعدیل کننده ای در ممانعت از ایجاد گرد و غبار و تنظیم دمای مناطق شرق و شهر اصفهان و مناطق اطراف دارد که متاسفانه از آنجا که تعادل توزیع آب به هم خورده ، این اثر جاودانه هم رو به زوال رفته و هم اکنون تقریباً بیشتر حیات وحش و اکوسیستم منطقه از بین رفته و پرندگان مهاجر نیز دیگر به آن منطقه نمی آیند و تالابی که به جز محاسن فوق امید شرق اصفهان بوده که یک منطقه توریستی و گردشگری با اشتغال زائی فراوان داشته باشد، خشک شده و آسیب جدی دیده و رو به زوال است .
۱۳-بندهای رودخانه و مشکلات حریم و بستر
نکته حائز اهمیت اینکه هررودخانه ای به خودی خود نقطه قعر مناطق اطراف خود میباشد و مضاف بر آن در بستر هر رودخانه ای نیز یک گودی وجود دارد، بدینصورت که هرچه از حاشیه دو طرف رودخانه به وسط آن نزدیک میشویم گودتر میشود و این امر باعث میشود که حتی اگر آب را در بالادست ببندند ، باز هم بواسطه وجود خط القعر در رودخانه و نشت و نفوذ آب اطراف به رودخانه ، هیچ وقت آن رودخانه کامل نخشکد، فلذا زاینده رود حتی در مواقعی که آب سد بسته بود، ولی تا محل گاوخونی مختصر آبی در رودخانه جریان داشته است. بنابراین بنده در تمام مطالعاتم ، مطلبی را ندیده ام که گزارش خشکی زاینده رود را در پایاب بدهند، ولی متاسفانه چند سالی است که بمنظور زیباسازی شهرهای اصفهان ، فلاورجان و درچه و دیگر شهرها در حاشیه رودخانه و بعضی مناطق بالادست، اقدام به تسطیح و طبعاً تعریض بستر رودخانه کرده اند و همچنین صدور مجوز برای برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه توسط سازمان آب و احداث بندهای متعدد توسط شهرداریهای مذکور و بهره برداران بالادست در بخش های کشاورزی و صنایع ،این خط القعر را بر هم زده اند و موانعی برای عبور آب ایجاد کرده اند. چاه های زیادی نیز در حریم رودخانه حفر کرده اند .به همین دلیل است که به محض اینکه حتی آب سد را کم میکنند (نه اینکه کاملاً ببندند ) بازهم شاهد خشکی کامل رودخانه هستیم و متاسفانه پیگیریها، جلسات و مکاتبات و اقدامات گوناگون نیز نتیجه بخش برای رفع این معضلات نبوده است .و اگر آمارهای هدر رفت آب را بدانیم، بسیار تعجب میکنیم و این در صورتیست که “مطابق تبصره ۳ ماده۲ قانون توزیع عادلانه آب” اینکار ممنوع است وباید وزارت نیرو از این اقدامات جلوگیری کند و اگر مجوز نگرفته باشند خلاف کرده اند و چنانچه وزارت نیرومجوز هم داده باشد ،بر اساس تبصره ۴ ماده ۲ همین قانون وظیفه دارد برای اینگونه اقدام ها که خسارت بار و مزاحم است نه اینکه مجوز ندهد بلکه اقدام به خلع ید، قلع و قمع و پیگیری قضائی نیز بنماید .و از همه مهمتر اینکه مطابق ماده ۳۶ قانون توزیع عادلانه آب ، هیچ کس بدون اجازه وزارت نیرو حق احداث و تغییر مقطع و مجرای آب را ندارد و هر بالادستی مسئول خساراتی است که از عمل غیر متعارف او به پائین دستی وارد می آید .ماده ۴۸ قانون نیز نحوه صدور مجوزها را توسط وزارت نیرو مشخص کرده است.
البته در چند سال اخیر ساماندهی رودخانه شروع شده است که اگر این مهم به درستی در طول رودخانه از سرشاخه ها تا پایاب انجام شود،امید است که بخش قابل توجهی از این مشکلات حل شود.
۱۴-عملیات عمرانی حاشیه ای زاینده رود
حریم زاینده رود تا آنجا است که اگرچاهی حفر شود و اقدامی در آن نقطه بشود، بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم بر کمیت و کیفیت آب تاثیر بگذارد. و احداث ابنیه و دخل و تصرف در بستر و حاشیه، برای زاینده رود مزاحمت ایجاد کند ممنوع میباشد .”مواد ۲، ۳۱، ۳۵، ۳۶، ۴۴،۴۶، ۴۸ و ۵۰ قانون توزیع عادلانه ی آب کاملاً بر محدودیت ها و برخورد با متخلفین در حریم و بستر و وظایف دستگاههای مرتبط توضیح داده است.”
15-پل ها و بناهای تاریخی مرتبط با زاینده رود-معرفی و آسیب شناسی
در ارتباط با پلها و بناهای تاریخی زاینده رود ، بنده به لحاظ فنی و سازه ای تخصص ندارم. ولی به لحاظ تاریخی و اجتماعی همینقدر میدانم که این آثار ارززشمند با بودن زاینده رود شکل گرفته است. بنابر این نه اینکه پلها، بلکه بسیاری از آسیاب های تاریخی ، اعیانی های زیبا ی دیگر در حریم و بستر رودخانه،حتی ابنیه تاریخی دیگر اصفهان در خارج از حریم و بسترنیز با بودن زاینده رود ، معنادار و جذاب شده است و متاسفانه ،به راحتی ،توسط مدیرانی که تسلط کارشناسی و حقوقی به مسئولیتشان نداشته اند از یکطرف و تعدادی سودجوکه بدون علم و آگاهی از عمق فاجعه منفعت طلبی خود را بدون اهمیت به گذشته و آینده این خطه در نظر داشته اند ، از طرف دیگر ،این وضعیت را برای اصفهان پیش آورده اند جای تعجب است عده ای به درستی وقتی دیدند که دو طبقه اضافی روی ساختمان جهان نما در دروازه دولت اصفهان گذاشته اند و اینکار جلوه ی سایر بناهای تاریخی اصفهان را تحت الشعاع قرارداده ، چه واکنش ها و سرو صداها و تهدیدهائی که نکردند تا این مشکل را حل نمودند .آیا به مخاطره افتادن خود این آثار تاریخی کمتر از تحت الشعاع قرارگرفتن جلوه های بیرونی آنها است که هیچ اقدامی نمی کنند؟ اگر مردم جهان و دستگاهها و نهادهای بین المللی مرتبط بفهمند با این آثار چه میشود ،چه واکنشی خواهند داشت ؟
۱۶-سازمان ها و نهادهای مرتبط ، برنامه و نقش آنها و نقد عملکرد
بنظر میرسد اگر سازمانها و نهادهای مرتبط ، در زمان لازم به نقش خود که قانون بر عهده آنها گذاشته است درست عمل می کردند الان این مشکلات را نداشتیم و هم اکنون نیز باید شروع کنند و سازمان های مردم نهاد( NGO) و تشکل های صنفی در همه بخش ها باید وارد عمل شوند و اطلاع رسانی کنند .ما باید اگر هزینه ای هم پرداخت می کنیم،آن هزینه برای اجرای قانون و برگرداندن اقدامات خلاف قانون به حال اول خود باشد و با این کار بصورت پایدار مشکلات را حل کنیم تا اینکه هزینه تحمل این بی قانونی ها از جمله هزینه های اقتصادی،اجتماعی ،امنیتی و… را بدهیم.
17-زاینده رود و محیط زیست
زاینده رود از شروع خلقت تا قبل از خشکی و یا فصلی شدن و خشکی تالاب ، سلامتی و محیط زیست سالم برای مردم فلات مرکزی به ارمغان می آورد ولی متاسفانه چندین سال است آرام و خاموش بواسطه ی آلودگی که در اثر رها شدن اراضی کشاورزی و خشکی بستر رودخانه و تالاب گاوخونی دارد،سلامتی مردم را میگیرد و هم اکنون نیز نفس های آخر خود را میکشد .
۱۸-قیاس با نمونه های جهانی
در بسیاری از نقاط دنیا رودخانه هائی را داریم که نه فقط از بین دو استان بلکه از بین دو قاره میگذرند ولی حقوق بالادستی و پائین دستی حفظ میشود و مهمترین مسئله و دغدغه مردم و دولتهای آن قاره ها و کشورها ، حفظ و حراست از آن رودخانه ها است .مثل رودخانه های ولگا و یا می سی سی پی و رودخانه نیل و بسیاری موارد دیگر …در حالیکه آنها رودخانه ها را بین دو قاره مدیریت حوضه ای میکنند و مشکل ندارند و هیچ مشکلی برای بهره برداران اصلی در پایین دست رودخانه ها پیشامد نمیکند ،ما در کشورمان رودخانه بین دو استان را نمیتوانیم مدیریت کنیم و با دست خودمان این بلاها را بر سر خودمان می آوریم . آیا میدانید وجود ۳۳ دهانه و نام ۳۳ پل و تقسیم آب زاینده رود به ۳۳ سهم بین حقابه داران حوضه زاینده رود ، این سند جامد و جاری را در جهان منحصر به فرد نموده است؟
خدایــا مقصــر کیســت؟؟
19-بررسی کلی و راه کارها
۱- همه مسئولین و کارشناسان در هر حوزه کاری، مسلح و مسلط به قوانین و مقررات مرتبط با کار و مسئولیتشان باشند و به آنها عمل کنند .و برای اینکار آموزش ها و آزمونهای قبل ازانتصاب ،معمول شود.
۲-تحقیق و تفحص از عملکرد تمامی دستگاه های مرتبط با زاینده رود مانند وزارتین نیرو ،جهادکشاورزی و شرکتهای آب منطقه ای اصفهان و چهار محال و یزد و سازمان جهاد کشاورزی این استان ها ، سازمان محیط زیست ،سازمان بهداشت (بابت آب شرب روستائی ) میراث فرهنگی، شهرداری و دیگر مرتبطین ،و برخورد با قصورکنندگان.
۳-توقف کامل تخصیص و فروش جدید آب از زاینده رود و چاهها و همچنین لغو بسیاری از تخصیص های قبلی چه از رودخانه و چه از چاهها در حریم و حوضه زاینده رود مطابق آنچه که در جلسات دهم،سیزدهم،بیست و چهارم و چهلم شورای عالی آب و قانون توزیع عادلانه آب موجود می باشد.
۴-ایجاد کمیته کارشناسی مشترک بین سه استان اصفهان و چهارمحال و یزد و وزارت نیرو و نمایندگان حقابه دار و کنترل کامل برداشت ها و قراردادها(۱۱)(شورای هماهنگی مدیریت بهم پیوسته حوضه زاینده رود در راستای بند ۱ مصوبات جلسه دهم شورای عالی آب با همین ترتیب تشکیل شد،لیکن مدتی است متوقف شده که فعالیت آن مجدداً شروع شود)
۵-اصلاح بستر رودخانه و برگردان خط القعر رودخانه به حالت اول و حذف بندها و طراحی مناسب کارشناسی برای استفاده از زیبائیهای زاینده رود توسط شهرداریها به گونه ای که مانعی برای عبور آب ایجاد نشود و تخریب مستحدثات مزاحم و خسارت زا بر اساس قانون .(ساماندهی رودخانه در قالب ماده ۲ قانون توزیع عادلانه آب و مصوبات شورای عالی آب با مشارکت کشاورزان و صنف کشاورزی شروع شده است که باید تصویب شود.)
۶-اصلاح شبکه های آبرسانی در صنعت و شرب و کشاورزی
۷-جداسازی شبکه های آبرسانی ،شرب و آشپزخانه با سایر مصارف از قبیل باغچه و تصفیه تکمیلی پساب فاضلاب و استفاده مجدد آن در صنایع و کشاورزی به عنوان منابع جایگیزن در راستای ماده ۴۴ قانون توزیع عادلانه آب و سایر مقررات موجود با مشارکت بهره برداران در راستای قوانین و مقررات موجود.
۸-اعمال مدیریت صحیح در سیستم توزیع آب رودخانه زاینده رود و غنی کردن آب چاهها و قنوات
۹-برگرداندن خط مرزی اصفهان و چهار محال و بختیاری به جای اول (خط الراس کوههای شیدا)
۱۰-ورود جدی تر صدا و سیما و کلیه مراکز اطلاع رسانی ، به عرصه، و برگزاری همایش ها، مساعدت حوزه و دانشگاه و مساجد و منابر و کلاسهای آموزش و پرورش و مدارس و سایر رسانه هاو اطلاع رسانی قانونی و فنی و آموزشی
۱۱-وضع قانون و مقررات خاص برای تشویق و امتیاز برای کسانی که اراضی خود را یکپارچه میکنند و یا به هر شکلی درارتقاء بهره وری آب اقدام می کنند.
۱۲-خرید مازاد حجم آب مرقوم در پروانه بهره برداری چاهها و رودخانه ها از کسانی که یا چاهشان کم آب شده و یا به هر دلیل حاضرند به وزارت نیرو بر گردانند و اجرای کامل طرح تعادل بخشی چاه ها در راستای مواد ۷و۲۷و۲۸ قانون توزیع عادلانه آب
۱۳-حذف پمپاژ مستقیم آب از رودخانه برای مصارف کشاورزی و باغات ،بویژه در ارتفاعات که آب را از حوضه کم آب زاینده رود خارج میکنند و توزیع آب در کلیه مسیر رودخانه ها از طریق شبکه به گونه ای که قابل کنترل باشد.
۱۴-کم کردن مصارف تمام بخش ها به نسبت مشابه و برابر، در شرب و صنعت و کشاورزی و رعایت حقوق حقابه دار مطابق قانون توزیع عادلانه آب
۱۵-اصلاح الگوی فضای سبز در شهر ها و حذف چمن و دیگر گیاهان با نیاز آب بالا در شهر هائی که از زاینده رود آب برداشت میکنند .
۱۶-بازنگری تبدیل ادارات کل امور آب منطقه ای به شرکت های سهامی آب استان ها موسوم به قانون استقلال آب استانها و اعمال مجدد مدیریت واحد بر حوضه های آبریز کشور از جمله حوضه زاینده رود
۱۷-تحقیق کامل علمی و اقتصادی بر انتقال آب از طریق پمپاژ به ارتفاعات و بررسی عملکرد اقتصادی موارد موجوددر بالادست و اینکه اینکار برای بالادست مفید بوده یا خیر؟
۱۸-بررسی علمی توسط متخصصین و دانشمندان از تاثیر خشکسالی و عدم ورود آب به زاینده رود بر پل ها و ابنیه تاریخی موجود.
۱۹- بررسی کارشناسی و علمی جامع از آثار خشکسالی بر اقتصاد استان اصفهان و مسائل احتمالی و زیست محیطی بویژه در شرق اصفهان و زمینه سازی ایجاد سازمان زاینده رود با مشارکت کلیه بهره برداران اعم از کشاورزی و غیر کشاورزی
در پایان اینجانب اسفندیار امینی زراعت کار،دامدار و باغدار در منطقه شرق اصفهان و در حاشیه زاینده رود که از طفولیت تا کنون با مسائل و مشکلات زاینده رود آشنائی داشته و دارم و در این راستا بیش از دو دهه فعالیت داشته مطالعات حقوقی و اجتماعی و فنی نموده ام ،بر این باورم که اگر بخواهیم در استان اصفهان توسعه پایدارداشته باشیم، اگر بخواهیم صنعتی شکوفا و پررونق داشته باشیم، اگر شهری عاری از آلاینده های زیست محیطی و مردمی سالم داشته باشیم ،اگر اشتغال پایدار و درآمدزا بخواهیم ،اگرمواد غذائی و محصولات سالم و مکفی بخواهیم ،اگر خودکفائی و سربلندی استان و به تبع آن کشور مد نظر است، اگر حفظ آثار و ابنیه تاریخی در زاینده رود و دیگر نقاط استان آرزوی ماست، اگر میل به جذب توریست و ارتقاء این صنعت در نظر است، اگر فکر بقاء کشور بعد از اتمام منابع فسیلی و معدنی در اذهان ماست و بسیاری اگر های دیگر، راهی بجز حفظ زاینده رود پرآب و کشاورزی آباد و پیشرفته وجود ندارد .به امید آن روز.
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
والسلام
اسفندیار امینی
مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی استان اصفهان
دبیر اجرائی نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان
کشاورز نمونه کشوری و استانی در ۲ دوره